I could see all your despair
I could try to bring you closer
Past these walls I only surrender
میتوانستم همه ی اندوهت را ببینم
و برای نزدیک آوردنت تلاش کنم
حال آنکه در پس این دیوار ها تسلیم شدم
And I'll know I won't escape
و میدانم که فرار نخواهم کرد..
I'll leave this world and I'll come to find you
When nothing's there to bring me back
من این دنیا را ترک کرده و دنبالت میگردم
درحالی که چیزی نیست تا مرا برگرداند
How will I know what lies behind us
How could I see in all this dark?
چطور میتوانستم بفهمم چه چیزی پس پشتمان است
چگونه میتوانستم در همه ی این تاریکی، ببینم!؟
No reason, no hope
بی هدف، بی امید
And the air I breathe stains my lungs
The sleepless mind surrounded by
Nothing
و هوایی ک استنشاق میکنم سینه ام را چرکین میکند
منی که چیزی جز ذهنی بی خواب در محاصره پوچی نیستم
The air I breathe pains my lungs
The hours stop by
Your voiceless soul
Hurts my heart
The wait, the memories
But there's no one there
No hope for those who are lost
هوایی ک تنفس میکنم سینهام را به درد می آورد
ساعت ها از حرکت باز میایستند
روح بی صدایت،
قلبم را میرنجاند
اما هیچ کس آنجا نیست
نیز هیچ امیدی برای آنان که گم گشته اند